چگونه علوم اعصاب درک کسب‌وکارها از مشتریان را متحول می‌کند

دسته‌بندی ترجمه
نویسنده مجموعه علمی احیا
زمان مطالعه
تاریخ انتشار ۷ خرداد ۱۳۸۳

این مقاله ترجمه‌ای است از مقاله «Experimentation: Neuroscience Is Going to Change How Businesses Understand Their Customers» نوشته ناتان فار، کایل نل و توماس زوئگا رمزوی، منتشرشده در مجله Harvard Business Review در تاریخ ۸ فوریه ۲۰۱۹.

علوم اعصاب کاربردی: دریچه‌ای به سوی آینده

در دنیای پرشتاب کسب‌وکار امروز، شرکت‌ها با چالش‌های بزرگی مواجه‌اند؛ از تغییرات سریع فناوری گرفته تا نیاز به نوآوری‌های پایدار. در این میان، علوم اعصاب کاربردی به‌عنوان ابزاری قدرتمند، به مدیران کمک می‌کند تا با تحلیل رفتار و تصمیم‌گیری‌های مشتریان، مسیرهای جدیدی برای رشد و توسعه ترسیم کنند.

علوم اعصاب کاربردی، دانش و ابزارهای علوم اعصاب را برای درک رفتار انسان به کار می‌گیرد. این رویکرد با استفاده از فناوری‌های قابل‌حمل مانند هدست‌های EEG (الکتروانسفالوگرافی) و دستگاه‌های ردیابی چشم، داده‌هایی دقیق از واکنش‌های مغزی افراد در لحظات کلیدی تصمیم‌گیری جمع‌آوری می‌کند. این داده‌ها به شرکت‌ها امکان می‌دهد تا تصمیمات آگاهانه‌تری بگیرند و استراتژی‌های خود را با اطمینان بیشتری پیش ببرند.

کاربردهای علوم اعصاب در کسب‌وکار

علوم اعصاب کاربردی معمولاً در دو مرحله اصلی از یک پروژه به کار می‌رود:

  1. شناسایی مسئله: در ابتدای پروژه، برای تعریف دقیق چالش‌های کسب‌وکار.
  2. یافتن راه‌حل: در مراحل بعدی، برای طراحی راه‌حل‌های نوآورانه که با نیازهای مشتریان هم‌راستا باشد.

این رویکرد با ثبت داده‌های واقعی از تصمیم‌گیری‌های افراد، به مدیران کمک می‌کند تا درک عمیقی از رفتار سهامداران و مشتریان به دست آورند و بر اساس آن، مسیرهای استراتژیک را پیش‌بینی و انتخاب کنند.

نمونه موفق: نوآوری‌های ایکیا با علوم اعصاب

شرکت ایکیا (IKEA) یکی از پیشگامان استفاده از علوم اعصاب کاربردی است. این شرکت با بررسی چالش‌های جهانی مانند افزایش جمعیت و کمبود منابع، پرسش‌های بنیادینی درباره آینده کسب‌وکار خود مطرح کرد:

  • اگر ایکیا به جای فروش صرف مبلمان، راه‌حل‌هایی برای مدیریت منابع ارائه دهد، چه می‌شود؟
  • اگر ایکیا انرژی تجدیدپذیر به مشتریان خود بفروشد، چه تأثیری خواهد داشت؟
  • آیا ایکیا می‌تواند شبکه‌های مجازی انرژی مبتنی بر بلاک‌چین ایجاد کند؟

برای پاسخ به این پرسش‌ها، ایکیا با همکاری تیم توماس زوئگا رمزوی در شرکت Neurons، از ابزارهای علوم اعصاب مانند هدست‌های EEG و ردیابی چشم استفاده کرد. آن‌ها واکنش‌های مشتریان در لهستان و هلند را به ایده‌های جدید، مانند سیستم‌های خورشیدی خانگی، بررسی کردند. این داده‌ها با یک پایگاه داده رفتاری تطبیق داده شد تا مشخص شود کدام مدل‌های کسب‌وکار مورد استقبال قرار می‌گیرند و کدام نیازمند توسعه بیشتر هستند.

نتایج ملموس

این رویکرد به ایکیا کمک کرد تا نوآوری‌های زیر را پیاده‌سازی کند:

  • سیستم‌های خورشیدی خانگی: ارائه راه‌حل‌هایی برای تولید انرژی تجدیدپذیر توسط مشتریان.
  • استفاده از پلاستیک‌های تجدیدپذیر: در تولید محصولات.
  • نوآوری در رستوران‌ها: ارائه غذاهای سالم‌تر و پایدارتر.

این ابتکارات نشان داد که چگونه علوم اعصاب می‌تواند به شرکت‌ها کمک کند تا از محدوده سنتی کسب‌وکار خود فراتر روند و با ریسک کمتر، به سوی آینده‌ای نوآورانه حرکت کنند.

چرا علوم اعصاب برای کسب‌وکارها مهم است؟

در جهانی که فناوری‌ها و صنایع به‌سرعت در حال همگرایی هستند، تصمیم‌گیری‌های سنتی ممکن است کافی نباشند. علوم اعصاب کاربردی به مدیران این امکان را می‌دهد که:

  • درک عمیق‌تری از مشتریان: با تحلیل واکنش‌های ناخودآگاه، نیازها و ترجیحات واقعی مشتریان شناسایی می‌شود.
  • کاهش ریسک نوآوری: با پیش‌بینی پذیرش مدل‌های جدید کسب‌وکار.
  • ایجاد مزیت رقابتی: از طریق تصمیم‌گیری‌های مبتنی بر داده‌های دقیق و علمی.

نتیجه‌گیری

نمونه ایکیا نشان می‌دهد که علوم اعصاب کاربردی نه‌تنها ابزاری برای درک بهتر مشتریان است، بلکه می‌تواند به‌عنوان یک کاتالیزور برای نوآوری‌های تحول‌آفرین عمل کند. شرکت‌هایی که از این ابزارها استفاده می‌کنند، می‌توانند با اطمینان بیشتری به سوی آینده حرکت کنند و در عین حال، ریسک‌های مرتبط با نوآوری‌های بزرگ را کاهش دهند. در دنیایی که تغییرات سریع‌تر از همیشه رخ می‌دهند، علوم اعصاب می‌تواند کلید موفقیت کسب‌وکارها باشد.

 

contact icon جهت دریافت مشاوره با ما در ارتباط باشید تماس با ما
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *